سربازی
v\:* {behavior:url(#default#VML);}
o\:* {behavior:url(#default#VML);}
w\:* {behavior:url(#default#VML);}
.shape {behavior:url(#default#VML);}
/* Style Definitions */
table.MsoNormalTable
{mso-style-name:"Table Normal";
mso-tstyle-rowband-size:0;
mso-tstyle-colband-size:0;
mso-style-noshow:yes;
mso-style-priority:99;
mso-style-qformat:yes;
mso-style-parent:"";
mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt;
mso-para-margin-top:0cm;
mso-para-margin-right:0cm;
mso-para-margin-bottom:10.0pt;
mso-para-margin-left:0cm;
line-height:115%;
mso-pagination:widow-orphan;
font-size:11.0pt;
font-family:"Calibri","sans-serif";
mso-ascii-font-family:Calibri;
mso-ascii-theme-font:minor-latin;
mso-fareast-font-family:"Times New Roman";
mso-fareast-theme-font:minor-fareast;
mso-hansi-font-family:Calibri;
mso-hansi-theme-font:minor-latin;
mso-bidi-font-family:Arial;
mso-bidi-theme-font:minor-bidi;}
سر دروازه ک دیشب رسیدم... صدای بلبل و شیپور شنیدم
ب خود گفتم ک شیپور نظام است... دگر شخص گری بر من حرام است
ب صف کردن تراشیدند سرم را... لباس ارتشی کردند تنم را
الهی خیر نبینی سر گروهبان... ک امشب کردی تو من را نگهبان
سر پستم رسیدم خوابم آمد... محبت های مادر یادم آمد
تفنگم را گذاشتم بر لب سنگ... محبت های مادر یادم آمد
غم مادر مرا دیوانه کرده... کبوتر در عجبشیر لانه کرده
نوشتم نامه ای با برگ چایی... کلاغ پر میروم مادر کجایی؟
نوشتم نامه ای با برگ زیتون... فراموشم نکن ای یار شیطون
نوشتم نامه ای با برگ انگور... جدا گشتم دو سال از خانه ام دور
بمیرد پدر سربازی
Normal 0 false false false false EN-US X-NONE FA
+ نوشته شده در دوشنبه ۱۳۹۲/۰۴/۱۷ ساعت 11:14 توسط علی
|
با سلام،من این وبلاگ رو برای شما دوستان ساختم تا یکمی بخندید و خوش حال بشید و با نظراتی که می گذارید،من هم خوش حال کنید. اگر هم به تبادل لینک با من علاقه دارید،لطفا از طریق نظراتتون یا پست الکترونیک به من اطلاع بدین تا من سایت،وبلاگ ویا ... شما را لینک کنم و شما هم وبلاگ من رو. راستی،اگه از وبلاگم خوشتون اومد،در قسمت (OTHERS) ، روی آیکن وبلاگ برتر ماه کلیک کنید.